مدافعان حرم، رهروان حضرت زهرا(س) در دفاع از ولایت و حریم تشیع هستند
به گزارش مرکز خبر روابط عمومی مسجد مقدس جمکران، این روزها مصادف است با شهادت مظلومانه بهترین بانوی هستی که پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) در وصفش فرمودند: «فاطمه پاره تن من است. هرکه او را بیازارد، مرا آزرده خاطرکرده و هر که او را شاد کند، مرا نیز خوشحال کرده است».
بانویی که مظهر دفاع از ولایت امام زمانش بود و در این مسیر جان گرانقدر خویش را نیز فدا کرد.
ایشان به راستی اسوه و الگوی تمام مردان و زنانی هستند که می خواهند در جبهه حق علیه باطل از اسلام ناب و مکتب تشیع دفاع کنند و خود را در زمره یاران منجی موعود، حضرت ولی عصر(عجل الله تعالی فرجه) قرار دهند.
برای شناخت هر چه بهتر سیره آن حضرت، با حجت الاسلام محمد حسین مشکوری مدیر کانون خورشید گفت وگویی انجام دادیم.
*درباره سیره حضرت صدیقه طاهره (سلام الله علیها) پس از رحلت رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) توضیح دهید.
در این باره سه سیره را مطرح میکنم که حضرت زهرا (سلام الله علیها) بعد از وفات رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در پیش گرفتند.
ایشان بحث ولایت که اصل پنجم دین هست را مطرح میکند و اینکه مردم با این بحث ولایت چگونه برخورد کنند.
تا وقتی که پیامبر (صلی الله علیه و آله) در قید حیات هستند اصل نبوت وجود دارد و پس از پایان عمر شریف ایشان بحث ولایت مطرح میشود و کسی که از موضوع ولایت دفاع میکند حضرت زهرا(سلام الله علیها) است و در اینجا چگونگی دفاع کردن را به عنوان سیره ایشان در سه قالب بررسی می کنیم.
یکی از اصول مهم دین در مکتب تشیع بحث امامت است، امامت تا زمانی که مقام معظم نبوت است عملاً مطرح نمیشود زیرا نبی و پیامبر، آن هم از نوع پیامبر خاتم به عنوان خاتم انبیاء خود مشغول ابلاغ وحی و کلام پروردگار است؛ اما بعد از وجود مقدس پیامبر گرامی اسلام آن هم خاتم انبیاء (صلی الله علیه و آله) مسئله بعدی که مطرح میشود بحث ولایت است و ائمه خدا(علیهم السلام) مصداق بارز امام به معنای اتم کلمه و کامل کننده حرکت نبی هستند و خدای متعال هم همه ائمه را در دایره عصمت خود قرار داده تا بتوانند برای مردم الگو باشند.
اول کسی که از مسئله ولایت بعد از اتمام مأموریت نبوت و سلسله سیره انبیاء دفاع کرد و سیره و الگویی از خود به جا گذاشت وجود مقدس حضرت صدیقه طاهره(سلام الله علیها) بود که بعد از رحلت پدرشان که اتفاقاً خاتم الانبیاء بودند مسئله ولایت را مطرح کرده و از آن دفاع کردند و سه سیره از خود به جای گذاشتند.
اول کاری که ایشان کردند این بود که برای دفاع از ولایت به عنوان یکی از سیرههای مهم بعد از وفات پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) حضور جدی و فعال داشته و دفاع جانانه از مقام ولایت و ولی داشتند.
بااینکه وجود مقدس صدیقه طاهره(سلام الله علیها) زن بودند و معذوریت شرعی و عرفی داشتند اما ایشان با این حال حضور فیزیکی پیدا کردند و با وجود معذوریت بارداری، عزاداری و اندام نحیف و کم حالشان پشت در رفتند. بااینکه میدانستند چهل مرد جنگی پشت درب است. چراکه مقام ولایت آنقدر عظمت دارد که انسان از جان خود ولو حضرت صدیقه طاهره(سلام الله علیها) هم که باشد بگذرد.
پس نخستین سیره حضرت زهرا(سلام الله علیها) این بود که شیعیان باید دفاع جانانه از ولایت با هر شرایط و معذورات و توانی که دارند داشته باشند.
تعبیر قرآن این است که خدا شما را موعظه میکند به یک چیز اینکه دفاع کنید از ولایت خدا حتی اگر یک نفر هستید و لذا مصداق این قیام وجود مقدس حضرت صدیقه طاهره(سلام الله علیها) است.
*بحث ولایت و دفاع از امام زمان(علیه السلام) در زمان ما چه طور باید نمود عینی و عملی پیدا کند؟
خود حضرت فرمودند که در دوران غیبت ما اصلیترین کاری که به گردن شما است تقوی است و به تعبیر امیرالمونین(علیه السلام) در نهج البلاغه که فرمودند من را کمک دهید به تقوی و انجام واجبات و ترک محرمات که این عمق یاری و نصرت امام معصوم است.
عین این تعبیر را امام عصر(عجل الله تعالی فرجه) هم دارند که میفرمایند ما را یاری کنید در دوران غیبت به تقوی و انجام واجبات وترک محرمات که این دفاع جانانه است از ولی خدا و کمک و یاری رساندن به او و البته اگر کسی قرار شد در مقابله با این مکتب قرار بگیرد تفکر داعشی داشته و به محض اینکه بخواهد با وجود مقدس ان حضرت و شیعیانش مقابله بکند طبعاً در راستای سیره حضرت صدیقه طاهره(سلام الله علیها) ما هم در آن عرصه با همه وجود و توانمان حاضریم تا از حیثیت مکتب تشیع و وجود مقدس امام عصر(عجل الله تعالی فرجه) دفاع کنیم.
پس دفاع در عرصه جنگ یعنی حضور فیزیکی مسلحانه و آماده، یعنی انجام واجبات و ترک محرمات، یعنی چیزی که از ما خواستند و نمونهاش هم مدافعان حرمند که مصداق بارز این اصل هستند.
سیره دوم ایشان این بود که بااینکه در ماجرای کوچه بنی هاشم به شدت آسیب دیدند و حتی فرزند بزرگوارشان سقط شد اما ایشان نگفتند که خب من کارم را انجام دادم، بلکه ایشان غیر از جانفشانی در عرصه بصیرت افزایی با زبانی صریح به افشاگری علیه مخالفین ولایت پرداختند و در اینجا هم به عنوان نخستین نفر در دفاع از ولایت وارد صحنه شدند و این پیام را به ما دادند که زبان شیعه باید کار برای دفاع از ولایت کار کند.
خطبه فدکیه ایشان خطاب به زنان مهاجرین و انصار بود که حضرت در آن سخنان بسیار تند، صریح و افشاگرانه علیه کسانی که خط انحرافی را در مسیر پیامبر گرامی اسلام(صلی الله علیه و آله) و زحمات ۲۳ ساله ایشان در پیش گرفتند و می خواستند اصل و حقیت اسلام را ایراد کردند.
لذا ایشان نخستین کسی بودند که در عرصه افشاگری حضور پیدا کردند و بعد از خودشان هم فرزندان بزرگوارش همه این خط را در پیش گرفتند.
به عنوان نمونه خطبههای مفصل امیرالمونین(علیه السلام) در افشاگری راجع به خلفا، وجود مقدس امام مجتبی(علیه السلام) و سخنرانیهای افشاگرانه حضرت در مقابله با معاویه که ۱۵ صفحه روایت بی نظیر از ایشان وجود دارد، وجود مقدس سیدالشهدا(علیه السلام) و نهایتاً خطبههای حضرت زینب کبری(سلام الله علیها) در کوفه و شام با دستهای بسته اما با بیان شیوا و حیدری که اینها همه ادامه دهنده سیره و راه مادرشان است و دستگاه ظلم را افشا میکنند.
در ادامه امام سجاد(علیه السلام) این خط را در پیش گرفتند تا وجود مقدس امام عسکری(علیه السلام). هیچکدام از ائمه ما به تعبیر رهبر معظم انقلاب در کتاب انسان ۲۵۰ ساله، انسان مسئله گو و عزلت نشین نیستند و همه وسط معرکه هستند و شما میبینید که هیچ یک به مرگ طبیعی از دنیا نرفتند و همه به شهادت رسیدند. زیرا با حکومت ظلم مقابله می کردند و حکومت هم تحمل نمیکرد و حضرات رابه شهادت میرساندند.
حضرات معصومین(علیهم السلام) از سیره حضرت زهرا(سلام الله علیها) استفاده میکردند هم حضور فیزیکی داشتند و هم فرمایشات و بیاناتشان برای ظالمین آزار دهنده بود. بنابراین دومین سیره ایشان که هم اولادشان تبعیت کردند وهم آیینه تمام نمای جهان تشیع شد، زبان صریح، تند و گویای ایشان علیه ظلم غاصبین حق و ولایت است.
سومین سیره ایشان، سیره ای فوق العاده و بی نظیر است که تقریباً میشود گفت در هیچ مکتبی و در هیچ دینی وجود ندارد و آن سیره اشک است. آن بزرگوار در طول این ۷۵ روز یا ۹۵ روز گریههایی از خودشان به جا گذاشتند که بسیار جانسوز است. ولی باید توجه کرد این گریه ها و اشک ها نه به خاطر فراق از پدر زیرا در روایت آمده است پیغمبر اکرم(صلی الله علیه و آله) در لحظات پایانی عمرشان هنگامی که ناراحتی حضرت زهرا(سلام الله علیها) را دیدند، به ایشان نوید دادند که به زودی به پدر ملحق خواهد شد و صدیقه طاهره از این خبر شادمان گشت.
لذا حضرت فاطمه که میداند به زودی به پیامبر ملحق میشود، پس گریههای ایشان به خاطر فراق پدر نیست بلکه گریههای او گریههای دفاع از ولایت و مظلومیت امیرالمونین(علیه السلام) است که به گریههای سیاسی تعبیر میشود و گریههایی هستند که پیام دارند و آنقدر زیاد بود که مردم حتی به حضرت امیرالمونین(علیه السلام) میگفتند به همسر خود بگو یا شب گریه کند یا روز یا او را به خارج از شهر ببر و امیرالمونین هم ایشان را به خارج از شهر بردند.
حتی کیفیت اشک هم بسیار جالب است که وقتی ایشان هرروز از شهر خارج می شدند، برای گریه کردن حسنین را نیز با خود میبردند لذا اینها همه فریاد دفاع و مظلومیت و دادخواهی است که به سیره ایشان تبدیل شد.
شما میبینید فقط در تشیع است که گریه یکی از ارکان است و در هیچ مذهب و آیین دیگری نداریم لذا درروایات میبینیم که دو گریه است که نزد خدای متعال بیشترین ارزش را دارد یک گریه از خوف خدا دو گریه بر معصوم.
بنابراین این سومین سیره حضرت بسیار مهم است که فقط هم پیرامون دفاع از ولایت است لذا وجود مقدس امام صادق در روایتی فرمودند که مادر ما حضرت صدیقه طاهره جز گریه کنندگان بود سپس فرمودند پنج نفر جز گریه کنندگان بودند اول آدم ابوالبشر دوم یعقوب پیغمبر سوم یوسف پیامبر چهارم حضرت زهرا و پنجم امام سجاد و این سومین سیره حضرت زهرا در میان فرزندان و اهل تشیع ماندگار شد.
اینها سیرههای کامل برای دفاع از ولایت و یک اصل مهم برای دفاع از تشیع بود که از وجود مقدس ایشان به جا ماند و امام عصر فرمودند من ظهور وقتی کنم به سیره مادرم عمل میکنم و الگوی من بعد از ظهور حضرت زهرا است.